قدرت بینایی جنین پستانداران در رحم مادر بیش از تصور ما است (بخش دوم) پژوهشگران با تشریح شبکیه‌ی چشم موش‌ها و استفاده از تجزیه ‌و ‌تحلیل‌ها و روش‌های دارویی مختلف نشان دادند که تمام ۶ نوع سلول ipRGC در موش‌های تازه متولد شده با هم ارتباط داشته و ازطریق اتصالات الکتریکی که «اتصالات فاصله‌دار» خوانده می‌شوند، با هم ارتباط برقرار می‌کنند. این شبکه از اطلاعات نه‌تنها نور را تشخیص می‌دهد بلکه به‌نظر می‌رسد که دربرابر شدت نور که می‌تواند بسیار متغیر باشد نیز پاسخ می‌دهد. بر‌این‌اساس، به‌نظر می‌رسد که حتی درون رحم نیز شبکیه‌ی چشم پستانداران درحال رمزگذاری ظرافت‌های روشنایی است. فلر می‌گوید :ما فکر می‌کردیم که سلول‌های گانگلیونی در چشمِ درحال توسعه وجود دارند که به مغز متصل می‌شوند اما آن‌ها در آن نقطه از زمان، به بسیاری از نقاط دیگر شبکیه اتصالی ندارند. اکنون به‌نظر می‌رسد که آن‌ها به همدیگر متصل هستند و این موضوع شگفت‌آوری است. جالب اینکه، در حالی‌که برخی از انواع سلول‌های ipRGC از اتصالات فاصله‌دار برای ارتباط برقرار کردن با هم استفاده می‌کردند، بقیه این طور نبودند. این امر نشان می‌دهد آن‌ها ممکن است نقش‌ متفاوتی داشته باشند. درمجموع، نتایج مطالعه‌ی حاضر نشان‌ دهنده‌ی یک مدار عصبی است که در آن سلول‌های ipRGC نوع دو و پنچ اتصالات گسترده‌ای برقرار می‌کنند و بر نور قابل تشخیص متکی هستند، در حالی‌که سلول‌های ipRGC نوع یک به‌صورت جداگانه عمل کرده و تنها ازطریق ابزارهای درونی (نه نور محیط) پاسخ خود دربرابر نور را ایجاد می‌کنند. پژوهشگران توضیح می‌دهند که این اتصالات فاصله‌دار هستند که به مدار عصبی امکان چنین پاسخ گسترده و متنوعی در برابر نور را می‌دهند. فلر می‌گوید: با توجه به تنوع این سلول‌های گانگلیونی و اینکه آن‌ها به بسیاری از بخش‌های مغز پیشروی می‌کنند، من در شگفتم که آیا آن‌ها در نحوه‌ی اتصال شبکیه به مغز نقش دارند یا خیر. شاید درمورد مدارهایی بینایی نه ولی برای رفتارهای غیربینایی چنین باشد. به‌عنوان مثال، این می‌تواند همان دلیلی باشد که موجب می‌شود توله‌های پستانداران به‌محض تولد از نور اجتناب کنند. با این حال، پژوهش‌های انجام شده در رابطه با ipRGC ها محدود بوده و قبل از اینکه بتوانیم بگوییم که این سلول‌ها چگونه کار می‌کنند، چه زمانی توسعه می‌یابند و باعث ایجاد چه پاسخ‌های رفتاری می‌شوند، پژوهش‌های بیشتری باید انجام شود. علاوه‌بر‌این، درحالی‌که موش‌های آزمایشگاهی مدل‌های اساسی برای مطالعه نحوه‌ی توسعه‌ی چشم انسان هستند، فیزیولوژی این موجودات ازنظر سازگاری گیرنده‌های نوری موجود در چشمشان، تفاوت قابل‌توجهی با فیزیولوژی ما دارد. کسی نمی‌گوید توسعه‌ی شبکیه‌ی چشم موش‌ها کاملا مشابه توسعه‌ی شبکیه‌ی چشم انسان است اما باتوجه با مسائل اخلاقی پیرامون پژوهش‌های مرتبط با توسعه‌ی انسان (وقتی بخواهد روی انسان انجام شود)، موش‌ها از بهترین مدل‌هایی هستند که ما با مطالعه‌ی آن‌ها درمورد چشم خویش آگاهی کسب می‌کنیم. نتایج این پژوهش در مجله‌ی Current Biology منتشر شده است.